شکوه یک دربی؛ مادر تمام جنگها
به گزارش اختصاصی مدال، هر جامعهای یک هدف بزرگ در زندگیاش دارد. برای ایرانیها چیزی مهمتر از خانواده وجود ندارد ......
به گزارش اختصاصی مدال، هر جامعهای یک هدف بزرگ در زندگیاش دارد. برای ایرانیها چیزی مهمتر از خانواده وجود ندارد. برای ژاپنیها شغل و کار دلیل زندگی است و اعراب به تبار و قبیلهشان تکیه میکنند. اما برای هینچاداها – گروههای اولترای هوادار فوتبال - تمام مفهوم زندگی در بوکاجونیورز و ریورپلاته خلاصه میشود. ایتالیاییهای فقیر و عمدتا کارگری که به آرژانتین مهاجرت کرده بودند، بوکاجونیورز را تاسیس کردند تا از همان سالهای اول تیم کارگرها منفور تیم پولدارها ریورپلاته بماند که 4سال پیش از آنها در سال 1901 تاسیس شده بود.
بیشتر از یک قرن از آن روزها گذشته، اما داستان نفرت و جنگ بین بوکاجونیورز و ریورپلاته انگار با گذشت سالها قدرت بیشتری میگیرد و عمق بیشتری پیدا میکند. اگر ریوریها آنجل لابرونای افسانهای را دارند که بهترین گلزن تاریخ لیگ آرژانتین به حساب میآید، بوکاییها هم مارتین پالرمو را دارند که هر قدر در اروپا ناکام ماند، در لباس بوکا گل زد و بهترین مهاجم تاریخ باشگاه است. مساوی دیدار رفت جام لیبرتادورس، اولین تساوی دوتیم بعد از 6مسابقه بود. نکته عجیب هم اینکه همیشه هر تیمی مهمان بوده، میزبانش را شکست داده و اگر گل به خودی مدافع بوکا نبود، آنها بعد از 12مسابقه موفق میشدند ریورپلاته را شکست دهند.
سوپرکلاسیکو فوتبال نیست؛ یک اتفاق ملی است. روزی است که از آسمان به جای نور، بذرهای نفرت و جنگ میبارد. روزی که هیچ شغلی در بوینسآیرس رسمیت ندارد و همه چیز فدای جنگ بین ریور و بوکا میشود. چندروز بعد وقتی دیدار برگشت دوتیم برگزار شد، فرصت تماشای آن را از دست ندهید. جنگی که تا امروز بیشتر از 380نفر در تاریخ رقابتهای دوتیم در آرژانتین به خاطر نزاعهای بعد از مسابقه جان باختهاند. جنگی که فوتبال را تبدیل به جزئیاتی بیاهمیت میکنداااااااااهمیت میکند؛ مادر تمام جنگها.